- بازدید : (1385)
. انسان به عنوان یک گونه از موجودات دوام بقای خود رادر این یافته که دانش و تجارب را از نسلی به نسلی دیگر منتقل کند و در این راه همیشه با این سؤال مواجه است که این تجارب و دانش را چگونه به دیگر نسلها منتقل کند. به همین جهت هنگامی که در نقش معلم و مربی ظاهر میشویم قبل از هر چیز باید به وضعیت فراگیران، جامعه و ساخت دانش، روشها و توجه او استراتژی هادی مناسب رو مؤثر را برای آموزش و یاددهی به کار بگیریم. هنگامی که به عنوان معلم قدم در کلاس درس میگذاریم، قصدمان آن است که در فراگیران تغییرات مورد انتظار «یادگیری» را ایجاد نماییم. این تغییرات ممکن است در عواطف «علایق، احساسات، نگرشها، شناخت و یا مهارتهای بدنی و فیزیکی فراگیران اتفاق افتد. این تغییرات مطلوب زمانی به بهترین و مناسبترین شکل صورت خواهد گرفت که معلم با بهرهگیری از هنر تدریس خود شرایط و امکانات مورد نیاز را فراهم نماید. ناگفته پیداست عامل و فاعل اصلی و نقشآفرین کلاس درس معلم میباشد بدیهی است آنچه که به کلاس درس و فعالیتها و تحولات آن روحمیبخشد، توانمندیها و قابلیتهای معلمان میباشد که عموماً در قالب شیوهها و روشهای تدریس نمود و حینتمییابند. مفهوم تدریس به آن قسمت از فعالیتهای آموزشی که با حضور معلم در کلاس درس اتفاق میافتد، اطلاق میشود. شیوههاو روشهای تدریس متنوع و متفاوتاند. این جانب صادق بهادران، در این مقاله سعی کردهام بعضی از شیوهها و روشهای تدریس را بررسی کنم، در این مباحث به ذکر هر یک از این روشهای تدریس میپردازم و در پایان نتیجهگیری کلی از این مفاهیم ارائه می دهم. امیدوارم به عنوان یک معلم توانسته باشم. این روشها را به درستی بیان کنم. به طوری که خدمتی به دستگاه مادر و پشتوانهی انسانیت جامعه یعنی آموزش و پرورش کرده باشم. امیدوارم برای استفاده دیگر معلمان زحمت کش نیز مثمر ثمر واقع گردد. مهمترین روشهای تدریس 1- روش سخنرانی: اولین روش تدریسی که در مدارس گذشته بسیار بر آن تأکید شده، سخنرانی بوده است. در این روش فرضی بری این است که دانشآموزان به طور سمعی یاد میگیرند. سه قالب عمده برای یادگیری وجود دارد: 1) قالب حرکتی و بدنی: یعنی دانشآموز از طریق حرکت و لمس کردن یاد میگیرد. 2) قالب بصری: یعنی پردازش بصیر اطلاعات، این قالب به دانشآموزان کمک میکند. مطالب جدید را به مطالب قدیمی ربط دهند. «به صورت پیش سازمان دهنده» 3) قالب سمعی: دانشآموزان سمعی کسانی هستند که بهترین مطالبی را که میشنوند، حفظ میکنند. مطالب به صورت سمعی پردازش میشوند. آنهاجزوهنویسی را دوست دارند «حدود 20 درصد» و به خوبی خود را با آن وفق میدهند امروز اکثر معلمان در کلاسها به سخنرانی به عنوان روش اصلی تدریس اتکا دارند در روش سخنرانی معلم دادن اطلاعات به دانشآموزان است که انتقال این اطلاعات ممکن است از چند دقیقه تا یک ساعت یا بیشتر طول بکشد. سخنرانی شیوهای است یک سویه، زیرا در این روش معلم به عنوان پیامدهنده و شاگرد به عنوان پیام گیرنده تصور میشود پس فراگیر نمیتواند در این شیوه تدریس فعالیت خاصی را از خود بروز دهد. یکی دیگر از نکات منفی این شیوهاین است که نشستن پای سخنرانی دیگران فرد را بعد از مدتی کوتاه «15 تا 20 دقیقه» خسته میکند و فرد دچار افت میشود. البته باید توجه کنیم که زمان افت این یادگیری در کودکان به طور قابل ملاحظهای کمتر و در حد 10 دقیقه است. 2- روش مشارکتی: همکاری و مشارکت پدیدهای فراتر از صرف باهمکار کردن در قالب گروه است، در واقع همکاری، فرآیند برقراری ارتباط در داخل کلاس درس است. در این زمینه سؤالاتی چند مطرح میشود: 1) معلم چگونه برای ارائه اطلاعات با دانشآموزان ارتباط برقرار میکند. 2) چگونه دانشآموزان با یک دیگر ونیز با معلم خود ارتباط برقرار میسازند. 3) نقش والدین در این میان چیست؟ 4) آیا برای برقراری ارتباط فقط یک راه وجود دارد یا نه، راههای متفاوتی وجود دارد و سؤالتی از این قبیل. ماهیت انسان طوری است که در محیطهایی که باهم هستند، بسیار بیشتر یاد میگیرد. دانشآموزان برای تثبیت و تمرین یادگیریهای خود باید راهبردهای مشارکتی یادگیری مشارکتی و گروهی را اجرا کنند تا از این طریق یادگیری در حافظه بلندمدت قرار گیرد. طبق گزارش دبیرخانه مجمع تحقق مهارتهای اساسی اداره کار آمریکا (1991) علت اصلی عدم دلبستگی افراد به شغل و حرفه، عدم صلاحیت حرفه یا نیست، بلکه ناتوانی در همکاری و کار کردن با دیگران است. دانشآموزان هر از چند گاهی به فرصت هادی کلاسی نیاز دارند تا کار با دیگران را برای آینده یاد بگیرند. برای ایجاد یادگیری مبتنی بر همکاری در کلاس درس وجود 4 نوع ارتباط ضرورت پیدا میکند. اول ارتباط معلم و دانشآموز است، معلم از طریق ارتباط کلاسی و غیر کلاسی، این روند را تسهیل و تسریع میکند. این ارتباط نیازمند کنترل دقیق است. به عنوان یک معلم باید همواره هنگامی که دانشآموزان در حال کار کردن هستند، در کلاس قدم زد و هر دانشآموز را به دربستی مورد نظر داشت. باید معلم بداند کدام یک تکلیف خود را انجام نمی دهد، کدام یک از آنها درس را نفهمیده است، خصوصیات عاطفی و روانی و جسمی هر دانشآموز را بلد باشد، بادی با دیدن هر یک از این حالات معلم سعی کند با دلجویی و صداقت و به قصد برطرف کردن مشکلات و افزایش یادگیری آنها به ایجاد ارتباط با آنها اقدام کند و در این بین اگر مشکل زیاد حاد باشد باید به خانواده شاگرد اطلاع بدهد و در این جاست که خانواده شاگرد وارد حلقه این ارتباط میشوندالبته این ارتباط در بعضی مواقع پدیدۀ هواییاند به سمت منفی کشانیده شود مثلاً رابطهی یک معلم و دانشآموزانش طوری باشد که یک شب دانشآموزان تکلیفی نداشته باشند ولی شب بعد از شدت زیادی تکلیف از درس و مدرسه و معلم دلسرد و دل زده شوند. در پایان باید گفت که انتقال مطالب و یادگیری ریشه در ارتباطات و تعاملانی دارد که تجویزی نیست بلکه شاگردان میتواند سؤالات خود را مطرح کنند، در بحث شرکت کنند، با فرصت هادی متعددی که بای مشارکت دارند یادگیری خود را تمرین کنند و مفاهیم را رشد بدهند. 3- روش پرسش و پاسخ شیوه پرسش و پاسخ شیوهای است که معلم به وسیلهی آن فراگیر را به تفکر درباره مفهومی جدید یا بیان مطالب فراگرفته شده تشویق میکند. معلم، وقتی میخواهد مفهومی دقیق را در کلاس درس مطرح نماید یا توجه شاگردان را به موضوعی جلب کند، شیوه پرسش و پاسخ را به کار میبرد و نیز بدین وسیله فراگیر را تشویق میکند تا اطلاع خود را درباره مطالب بیان کند. این پرسش و پاسخ وسیله خوبی برای ارزشیابی میزان درک فراگیر از مفهوم مورد نظر باشد. 4- الگو پیش سازمان دهنده این الگو باعث یادگیری معنیدار کلامی (بامعنا) در دانشآموزانمیشود. طبق این الگو معلم باید مطالب درس جدید را به صورت خلاصه بیان کند به طوری که این مطالب با مطالب قبلی و آموختهشدهی شاگردان ربط داشته باشد. این پیش سازمانده نده باعث میشود تا شاگرد یک پیشزمینه ذهنی نسبت به مطالب آینده داشته باشد به طور مثال در تعریف مثلث متساویالساقین به عنوان مثلثی که دو ساق آن باهم برابر است نوعی یادگیری معنیدار رخ داده است. زیرا دانشآموز از قبل با تعریف مثلث آشنا شده بود یعنی یک الگوی پیش سازمان دهنده نسبت به مطلب جدید مثلث متساویالساقین دارد. این الگو منجر به تقویت مفاهیم، درون سازی معنیدار اطلاعات و افکار در دانشآموزمیشود که برای کلیه سطوح تحصیلی مناسب است. 5- روش استفاده ازتکنولوژی(کامپیوتر) تکنولوژی ابزاری است که میتواند کلاس درس را به بهترین مکان مبدل کند. با استفاده از تکنولوژی، معلمان نظارت اثربخش تری را اعمال میکنند و در هر مکان و زمانی قادر به کمک به دانشآموزانمیباشند. از طریق اینترنت و منابع اینترنتی دانشآموزان قادر به دریافت تکالیف، کمک اضافی و توضیحات لازم و ضروری هستند دانشآموزان ناتوان از حضور در کلاس، میتوانند مطالب را به صورت آن لاین یاد بگیرد. امروزه نرمافزارهایی برای استفاده در کلاس موجود است که یادگیری بصری کلامی و حرکتی را باهم ترکیب و تلفیق میکند. این نرمافزارها برای معلم ناآشنا با مدل هادی بصری این امکان را فراهم میکندتا این مدل ها را به آسانی ساخته، و بدون هیچ تلاش طاقتفرسایی، مورد استفاده قرار دهد. با استفاده از تکنولوژی، دانشآموزان قادر به دیدن و شنیدن یادگیری هستند. معلمان درب این روش تدریس از طریق انیمیشن و ابزارهای بصری قادرند تا حدی که اصلاً در گذشته ممکن نبوده، دانش را با دانشآموزان مرتبط و همخوان کنند. استفاده از روش تکنولوژی در امر تدریس باعث میشود که مطالب با یک سیر ومنطق تنظیم شود و البته اطلاعات از طریق غیرکلامی «تصاویر، نمودار و تصاویر متحرک» نیز به شاگردان ارائه میشود. 6- روش تدریس حل مسأله یکی از اهداف اساسی تعلیم و تربیت در هر جامعهای رشد تفکر منطقی و خلاق در دانشآموزانمیباشد که برآوردن این هدف عمدتاً به کیفیت و شیوههای تدریس معلمان بستگی دارد. کارشناسان و صاحبنظران در این باره معتقدند که الگوی تدریسی مبتنی بر شیوهی حل مسأله بر روش تفکر منطقی و توانایی استدلال و قدرت فکری فراگیران بسیار مؤثر واقعشدهاند و تأثیر این الگو در تمامی موضوعات درسی مخصوصاً در دروس علوم تجربی و ریاضی به خوبی روشن شده است. دیوئی برای حل مسأله پنج مرحله را بیان میکند: 1) تعریف مسأله 2) جمعآوری اطلاعات 3) تدوین فرضیه 4) تجربه یا آزمایش 5) ارزشیابی و نتیجهگیری همین مراحل نیز در تفکر منطق دیوئی مبنا و اساس تئوری هادیروشهای حل مسأله ای و روشهای پژوهش و تدریس گردیده است (شریعتمداری، 1371). اگر فرایند یاددهی- یادگیری در کلاس بر اساس شیوه حل مسأله با روش علمی طرحریزی شود، دانشآموزاننه تنها آموزش میبینند، بلکه تربیت میشوند و با انضباط علمی نیز آشنا میشوند. در این روش دانشآموزان روش درست فکر کردن و درست اندیشیدن را به خوبی فرامیگیرند. روش حل مسأله کار معلم و شاگرد را از انتقال و پذیرش چند مطلب علمی فراتر میبرد. علم و فعالیت هادی علمی را باارزشمیداند. در این روش تدریس شاگردان در فرآیند یادگیری فعال هستند و فعالیت آنها جنبه ذهنی دارد که باعث شکوفایی قوه ابتکار و توانایی هادی بالقوه آنهامیشود. برای اجرای این روش تدریس معلم باید درک روشنی از مفهوم تعلیم و تربیت داشته باشد، با اهداف تربیتی مدارس آشنا باشد بعلاوه در آموزش باید مفهوم یادگیری را در نظر بگیرد. اهداف اصلی روش تدریس حل مسأله: 1) پرورش تفکر و افزودن بر توان فکرییادگیرندگان 2) آماده کردن شاگردان برای حل مسائل زندگی عادی و حرفهای 3) ایجاد زمینه هادی جدید یادگیری 4) آماده سازی شرایط برای یادگیری و قواعد قوانین 5) آماده کردن شرایط به منظور کاربست عناصر ذهنی و منطقی برای حل مسائل 6) آموزش روش حل مسأله بر آموزش راهبردها و روال بهکارگیری راهبردها و اسلوب منطقی حل مسأله استوار است. در پایان مطالب روش تدریس حل مسأله این را اضافه میکنیم که با تدریس حل مسأله دربارهی همه رشته هادی درسی و متناسب باهمه دوره هادی تحصیلی قابلاجرا است. چون ما در همهیرشتهها با مباحث علمی سروکار داریم، تمام مباحث حول حل مسأله شکلگرفتهاند. اگر قرار است شاگرد مطلبی را بیاموزد باید ذهن و فکر خود را به کار اندازد و با مسأله درگیر شود و اطلاعات لازم را جمعآوری کند که در روش حل مسأله این نکته به خوبی قابل مشاهده است. 7- الگو «روش» یادسپاری این الگو باعث تأکید بر پردازش اطلاعات، افزایش یادسپاری و درونی کردن اطلاعات در دانشآموزانمیشود. معلم و شاگردان به صورت یک گروه برای دادن مطالب جدید جهت یادسپاری کمک و در تمام مراحل و سنین کاربرد دارد. این الگوی تدریس مراحلی دارد که ذکر میشوند: 1) توجه به مطالبی که باید یادسپاری شوند، از طریق خط کشیدن زیر آنها 2) ایجاد ارتباط از طریق فنون کلمه کلیدی و کلمه جایگزین 3) بسط تصاویر 4) تمرین و یادآوری به منظور آموخته شدن کامل 8- اقدام پژوهی و استفاده از آن در تدریس معلم، حرفهایمشتمل از دانش و مهارتهای گوناگون است. در واقع حرفه معلمی با تعامل مفهوم طیف متنوعی از دانشها شکل میگیرد. مهارت و توانایی پژوهش نیز در مجموعه دانش هادی عمومی حرفهی معلمی قرار دارد، با این تمایز که پژوهش، محور و وحدتبخش آگاهی هادی معلم برای تدارک اثربخش فعالیت هادی یاددهی – یادگیری است به نحوی که بتواند در مسیر خود با از میان برداشتن موانع احتمالی، دانشآموزان را کامیاب از تحقق اهداف آموزشی نماید. معلمان بدون تکیه بر پژوهش قادر به توسعۀ مهارتهایحرفهای خود نخواهند بود. پژوهش به معلمان کمک میکند تا نیاز به تغییر و بهبود را درک کنند، تغییر ثمربخشی را سامان دهند و تأثیر اعمال آن را بر تدریس اندازه بگیرند. ساندرزو مک کاتچن (1984) معلمی را یک کار عملی و معلم را یک کارورز بازتابی میدانند. تدریس احتیاج به بازتاب دائم بر روی عمل دارد. معلمانی که تحقیق پژوهش انجام میدهند اغلب بر تغییرات عمل خود نظارت دارند و با بازتاب در عمل، هم عمل تدریس را به نظریه میکشند و هم نظریه هادی عمل یا دانش کاربردی خود را غنی میسازند. معلم پژوهشگر در کلاس و مدرسه اقدام به پژوهش میکند تا نتایج آن را بلافاصله در حل مسائل کلاس درس و مدرسه به کار گیرد. معلم اقدام پژوه مشکلات فرآیند تدریس را به صورت گام به گام در طول یک مدت معین و با استفاده از ساز و کارهای گوناگون پژوهشی «پرسش نامه، مصاحبه و غیره» مورد کند و کاو قرار میدهد. این رویکرد به آن معناست که معلم با ذهنیت پژوهشگرانه خود و با برخورداری از هنجار آزمایشگری، با موقعیت هادی عینی که با آنها سر و کار دارد، به عنوان یک مسأله و موضوع تحقیق برخورد کرد. این باور را در خود ایجاد نمید که میتواند برای حل مشکل یا ارتقا بخشیدن به کیفیت کار خود راهحلی پیدا کند. مانند مشکل رفتاری یک یا چند شاگرد، مشکلاتی که در یادگیری وجود دارند، پیشرفت تحصیلی یک یا چند دانشآموز و یک مسأله آموزشی. معلم میتوانداینگونه مسائل را به عنوان یک موضوع تحقیقاتی انتخاب کند و از طریق مطالعه، هم فکری و تبادلنظرباهمکاران به فرضیه هادی معقولی دست یابد و سپس آنها را در کلاس درس خود بکار گرفته، به اجرا بگذارد و نتایج حاصل از هر یک را بررسی کند که تا چه حد و رفع مشکل مؤثر واقع شده است. اقدام پژوهی ناظر بر مطالعه مجموعهای از مسائل آموزشی فرا روی معلمان در سطح کلاسهای درس است که توسط خود آنها مورد مطالعه قرار میگیرد. نتیجهگیری با توجه به مطالب گذشته میتوان گفت که تدریس مهمترین عمل معلم در کلاس درس است. دانشآموزان اکثر مطالب خود را در مدرسه و با استفاده از معلم یاد میگیرند به همین خاطر معلمان باید با انواع روشهای تدریس آشنا باشند تا بتواند در عرصه معلمی به بهترین وجه نقش خود را به نمایش بگذارند. پیشبینی آگاهانه فرآیند تدریس متنوعاند. معلمی میتواند موفق باشد که با انواع روشها و فنون تدریس آگاهی کامل داشته باشد. با علائق و نیازهای شاگردان خود آشنا باشد، استعدادهای آنها را بشناسد و چون دنیا همیشه در حال شدن و دگرگونی است، باید بتواند متناسب با نیازهای جامعه انسانی، روشهای تدریس خود را تغییر دهد تا بتواند شاگردان را برای زندگی در دنیای مدرن و پیشرفته آینده آمادهسازند. در این تحقیق مهمترینروشهای تدریس را بیان داشتهایم که با بررسی هادیآنها متوجه میشویم که بهترین شیوه تدریس تلفیقی از این شیوههاست. دانشآموز باید در مباحث کلاس مشارکت داشته باشد. معلم باید مطالب درس تازه را با مطالب قبلی ربط دهد و تا یادگیری و به یادسپاری شاگردان ممکن گردد. تفکر منطقی و خلاق در دانشآموزان مشکل بگیرد. معلم باید با انواع تکنولوژی ها و فناوری آشنا باشد و با اقدام پژوهی هادی مناسب مشکلات فرآیند تدریس را به صورت گام به گام در طول یک زمان معین و با استفاده از ساز و کارهای پژوهشی خود حل کند. منابع و مأخذ 1. بهمئی، لیلا: الگوهای نوین یاددهی و گیری 2. نجفی، حبیب الله: کندکاوی در روش تدریس حل مسأله 3. دنا واکر تایلستون: استراتژی هادی تدریس اثربخش، ترجمه محمد جاودانی 4. دنا واکر تایلستون: در جستوجوی 10 فعالیت برتر تدریس، ترجمه دکتر محمدامینی 5. سیف علیاکبر: روانشناسی تربیتی 6. ترکمندی حمیدرضا: الگوها و روشهای تدریس 7. وبلاگ عیوضی: یار دبستانی من، پیرامون آموزش و پرورش، اردیبهشت 1389 یعقوبی، محمد حیدری: روشهای نوین تدریس
- روش های تقویت حافظه
- مکتب اومانیسم
- ماکِیْماکِیْ
- تشکیل قریب الوقوع شورای قرآن و عترت در دانشگاه فرهنگیان
- در مورد دانشگاه فرهنگیان
- مفهوم کلمات
- جملات زیبا
- دانش آموزان با دانشگاه فرهنگیان آشنا شوند
- شورای مناطق دانشگاه فرهنگیان، از ابتدای سال 93 کار خود را به صورت رسمی آغاز خواهد کرد
- علی فرهادیان، به عنوان معاون مدیر کل راهنمایی و مشاوره سازمان مرکزی این دانشگاه، منصوب شد
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .